دین علم آفرینش است که اصول آن توحید بعثت امامت عدالت و معاد میباشد

دین علم آفرینش است که اصول آن توحید بعثت امامت عدالت و معاد میباشد

تنها از علم پیروی کنید ( آیه 36 سوره اسرا)/ عقاید حق و باطل دارد اما علم حق است/ تفتیش عقاید ممنوع است جمله ای باطل است بلکه تفتیش علم ممنوع است/ فرقه ها منشعب از عقایدند نه علم
دین علم آفرینش است که اصول آن توحید بعثت امامت عدالت و معاد میباشد

دین علم آفرینش است که اصول آن توحید بعثت امامت عدالت و معاد میباشد

تنها از علم پیروی کنید ( آیه 36 سوره اسرا)/ عقاید حق و باطل دارد اما علم حق است/ تفتیش عقاید ممنوع است جمله ای باطل است بلکه تفتیش علم ممنوع است/ فرقه ها منشعب از عقایدند نه علم

رحمان و رحیم در بسم الله الرحمن الرحیم

خالق یکتا دو چیز در خلقت هستی قرار داده است / یکی رحمانیت عام برای همه خلقت و دیگری رحیم بودن خاص برای انسان و جن/ رحمانیت خالق عام است یعنی همه چیز را از دین آفرید ( آیه 31 سوره روم) / و رحیم بودن خالق خاص است برای انسان و جن / این رحیم بودن خالق  قرار دادن شریعت و مسیری است برای رسیدن به دین / بنابراین شریعت از دین است شرع لکم من الدین/ همه مخلوقات هستی از دین بوجود آمدند و این همان رحمانیت اوست برای مخلوق / و قرار دادن شریعت دین توسط پیامبران رحیم بودن خالق برای انسان و جن است/ لذا در بسم الله الرحمن الرحیم میفرماید بنام خداوندی که بخشید هستی به مخلوقات از طریق دین و  رحیم و مهربانی خاص قرار داد برای انسان و جن از طریق پیروی از شریعت دین/ بنابراین پذیرش شریعت دین رحمیت خاصی است که فقط به انسان و جن داد / و مردم هر زمانه ای که پیرو شریعت زمانه خود بودند در رحیم بودن خالق قرار گرفتند/ و اگر انسان میخواهد که مورد رحیمیت خالق قرار گیرد از روی اختیار میپذیرد شریعت پیامبر زمانه خود را  و به آن عمل میکند / از زمان حضرت آدم تا ظهور شریعت حضرت نوح مردم امت واحده بودند و اختلافی نداشتند و یکتا پرست بودند و نیاز به شریعت نبود لذا رحیم بودن به دلیل امت واحده بودن بر آنان صدق میکند/ اما از زمان حضرت نوح به بعد که امت واحده در بین مردم از بین رفت و اختلافات شکل گرفت برای احیای امت واحده شریعت دین آمد لذا پیروی مردم از شریعت دین زمانه خود رحیمیت خاص شد/ شریعت دین با رشد علم و دانش مردم زمانه ارتباط مستقیم دارد یعنی با رشد دانش و علم مردم زمانه شریعت دین نیز به روز میشود تا مورد پذیرش همگان باشد / بنابراین رحمانی بودن خالق یکتا ثابت است که همه هستی از دین بوجود آمدند و رحیم بودن خالق متکثر است که وابسته به علم و دانش مردم زمانه است/ هر چه در هستی و خلقت پدیدار بوده و هست و خواهد آمد از رحمانیت خالق یکتا سرچشمه دارد و این رحمانیت در دین تبلور میابد که عام است و بطور اخص رحیمیت خالق یکتا به انسان و جن تعلق میگیرد بشرطی که بپذیرند و پیروی کنند از شریعت دین زمانه خود که این شریعت با علم مردم زمانه بروز باشد

جمله تفتیش عقاید ممنوع است در قانون اساسی نادرست است

عقاید حق و باطل دارد / تنها راه ورود ابلیس به انسان حق جلوه دادن عقیده باطل است / بطور کلی قبل از باور عقیده ای باید علمی بودن آن محرز گردد تا حق باشد / انسان ها عقاید را بدون محرز شدن علمی بودن آن باور میکنند و آن عقیده را تبدیل به ایمان خودشان میکنند/ قرآن کریم در آیه 36 سوره اسرا میفرماید به چیزی که علم ندارید پیروی نکنید/ این آیه راه ابلیس را بر انسان میبندد/ علم حق است و ابلیس دشمن علم  است/ هزاران عقاید باطلی که تبدیل به فرقه های باطل شده اند دلیل بر آنست که علمی نیستند / علم توحیدی است و توحید علم است / بنابراین عقایدی که توحیدی نباشند علمی هم نیستند و باطل اند/ در قوانین اساسی کشورها به غلط آمده که تفتیش عقاید ممنوع است یعنی عقاید باطل و غیر علمی هم نباید بررسی شوند و فرد آزاد است افکار غیر علمی و باطل خود را داشته و پیرو جمع کند در حالیکه  عقاید غیر  علمی  باید ممنوع شود تا فرصت نشر نداشته باشند دولت ها باید نشر عقاید غیر علمی را ممنوع کنند  / پیرو باید پیرو علم باشد که حق است نه عقاید که حق و باطل دارد / علمی بودن عقاید میزان آنست/ عقایدی که علمی نیستند باطلند و عقایدی که علمی اند حق هستند/ بنابراین سخن درست اینست که تفتیش عقاید علمی ممنوع است و عقاید غیر علمی صد در صد باید مورد تفتیش قرار گیرد تا باطل در نطفه خفه گردد/

تناقض تاریخ طبری با قرآن

تاریخ طبری در توصیف امام حسن (ع) ادعا نموده است که این امام  هوسران و زنباره بوده است / در رد این ادعا قرآن کریم در آیات 77 و 78 و 79 سوره واقعه میفرماید قرآن باطن هایی دارد که تنها پاکان به آن دست میابند/ امام حسن (ع) از اهل بیت پیامبر است و از پاکان محسوب میگردد لذا  باطن قرآن را مطابق آیات ذکر شده میداند / زنبارگی و هوسرانی صفتی ناشایست است که در زمره پاکان نیست لذا فردی که از پاکان است و  باطن قرآن را میداند نمیتواند هوسران و  زنباره باشد و ادعای نویسنده تاریخ طبری مبنی بر هوسرانی  و  زنباره گی امام حسن (ع) در تناقض آشکار با آیات قرآن  است / زنبارگی و هوسرانی صفتی رذیلانه  است که ناپاکان دارند /بنابراین ادعای نویسنده تاریخ طبری در اینباره مطلقا باطل است / 

نپذیرفتن آخرین شریعت / دشمنی کردن با آخرین شریعت

دو مقوله در نپذیرفتن آخرین شریعت و دشمنی کردن با آخرین شریعت خاتم الانبیاء وجود دارد / فردی که یکتاپرست و زندگی سالم با صلح دارد اما آخرین شریعت را پیروی نمیکند و دشمن خاتم الانبیاء نیست مسلمانی گمراه که مومن نیست نامیده میشود / و فردی که خود را یکتاپرست میداند اما دشمنی با خاتم الانبیاء و شریعت او دارد کافر محسوب میگردد/ بنا بر کتاب آسمانی قرآن دشمنان خدا فرشتگان و پیامبران کافرند (آیه 98 سوره بقره) / پیامبران بزرک الهی چون نوح ابراهیم موسی عیسی و  محمد که آورنده شریعت بودند و پیرو شریعت بودند مومن مسلمان بودند و هر یک قبل از رسیدن به رسالت پیرو شریعت قبل از خود بودند / حضرت محمد ص قبل از رسیدن به رسالت پیرو شریعت عیسی ابن مریم بود و پس از وحی شریعت جدید پیرو آن گردید/ همه پیامبران چنین شرایطی داشتند / در کتب آسمانی فیدا و اوستا و تورات و انجیل و قرآن همه انسانها به داشتن زندگی سالم با صلح و یکتا پرستی یا همان دین دعوت شدند این مهم مشترک است / اما در این کتب شریعت ها متفاوت است و هرشریعتی مختص به زمانه خود است / مردمی که در زمانه هریک از این شریعت ها زندگی میکردند اگر پیرو آن شریعت بودند مومن مسلمانند / به مجرد آمدن شریعت جدید توسط پیامبری جدید شرط مومن بودن به پیروی از شریعت جدید بود نه قبلی/ بنابراین دین در تمام مراحل حضور پیامبران واحد بوده است و تنها شریعت ها متکثر بودند/

شیعه کیست؟

در آیه 83 سوره صافات میفرماید ابراهیم شیعه یا پیرو نوح بود و نوح مومن بود(آیه 81 صافات) / بنابراین شیعه فردی است مومن مسلمان یعنی پیرو شریعت زمانه خود و مسلمان باشد مانند ابراهیم (,ع) که مومن زمانه خود و مسلمان  بود / بنابراین شیعه بودن در کتاب آسمانی کسی است که پیرو شریعت زمانه خود و مسلمان باشد همانطور که حضرت نوح و حضرت ابراهیم و حضرت عیسی و حضرت موسی و حضرت محمد بودند/ پیروان حضرت محمد شامل حضرت ابوبکر و حضرت عمر وحضرت  عثمان و اهل بیت حضرت محمد و حضرت( علی و حسن و حسین سجاد و  باقر و صادق و کلظم و  رضا و جواد و هادی و عسگری و مهدی) علیه السلام هم مومن مسلمان یعنی شیعه یا پیرو شریعت زمانه خود و مسلمان بودند و هستند / لذا اینکه تصور شود شیعه یعنی پیرو امام علی (,ع) و غیر آن شیعه نیستند کاملا باطل است و ملاک شیعه بودن پیروی از شریعت زمانه  و زندگی سالم با صلح است / هر فرد مومن مسلمان شیعه است همانطور که نوح و ابراهیم و عیسی و موسی و محمد (ص) بودند/ مومن فردی است که پیرو آخرین شریعت زمانه خود باشد لذا همه فرقه های پیرو حضرت محمد (ص) مومنند بشرطی که زندگی سالم و صلح پیشه کنند یعنی مسلمان باشند / مومنی که از زندگی سالم با صلح پیروی نکند نفاق دارد و مسلمان نیست/ امام علی داماد پیامبر اولین مومن به شریعت محمد و مسلمان بود لذا مومن مسلمان بود / امروزه  اگر فردی پیرو یا شیعه شریعت آخرین پیامبر زمانه نباشد مومن نیست و اگر یکتاپرست باشدکه زندگی سالم با صلح داشته باشد تنها مسلمان است نه مومن مسلمان / پس نتیجه میگیریم که شیعه کلمه ای عام در قرآن است بمعنی پیرو بودن و ملاک شیعه بودن پیروی از شریعت زمانه  بهمراه زندگی سالم با صلح است/